برای استادم شهید دکتر علی شریعتی
و تو چه زیبا خدا را به من شناساندی...
راه تو، روش تو با دیگران فرق داشت، چون مرا نه از خشم خدا ترساندی و نه از عذاب خدا... تو گفتی، خدا عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت!
تو خدا را در وجود خودم نشانم دادی، وای که چقدر حرفهایت شبیه دیگران نبود!
در داستانی شیرین، خلقت دنیا را برایم تشریح کردی و من مثل یک کودک معصوم، تنها گوش سپردم و آرام گرفتم.
تو به من یاد دادی دوست داشتن از عشق برتر است چرا که:
"عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی و دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال... عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می یابد... عشق مأمور تن است و دوست داشتن پیغمبر روح و...
برای تک تک لحظات زندگی ام به تو مدیونم... به تو، به قلم تو، به اندیشه تو و هنوز هم به این حرفت ایمان دارم که:هیچ چیز و هیچ کس در این دنیا وجود ندارد که دیدنش به باز کردن تمام چشم بیارزد!
..............
خدایا به من زیستنی عطا کن دکتر علی شریعتی .............
که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم
و مردنی عطا کن
که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم