بیستمین فیلم سیروس الوند  دهم خرداد ماه سال جاری در کیش کلید خورد و نیوشا ضیغمی ، زیبا بروفه و حامد بهداد جلوی دوربین محمود کلاری رفتند . سیروس الوند ترجیح می دهد تا پایان فیلمبرداری حرفی درباره این پروژه نزند. قصه جدید ترین فیلم وی درباره مهندس والا (با بازی فریبز عرب نیا) مرد متمول و موفقی است که در شرف جدای از همسرش است در این بین با دختر جوانی به نام ترمه ( نیوشا ضیغمی) آشنا می شود که مسیر زندگیش را تغییر می دهد و رابطه عاطفی بین این دو بر قرار می شود ، در ادامه این آشنایی است که سر و کله عکاس جوانی به نام سیاوش در زندگی ترمه پیدا می شود و ماجرا های را رقم می زند .

ضیغمی از اولین همکاری خود با سیروس الوند می گوید : آقای الوند جز کارگردان های است که به نظرم هر بازیگری دوست دارد با ایشان همکاری کند این امر را من ناشی از سابقه طولانی ایشان در زمینه فیلمسازی و حال و هوای آثارشان ارزیابی می کنم . من هم بسیار خوشحال هستم از این همکاری به دلیل اینکه قاب تصویر را به شدت خوب می شناسند ، شناخت خوبی روی توانایی های یک بازیگر دارد و همچنین اطلاعات جامع ای از سینما دارند . آقای الوند جز کارگردانانی است که هدایت تفهیمی را مبنای کار خود قرار می دهند و این اجازه را به بازیگر می دهد که خود را به احوالات کارکتر نزدیک سازد و در کنار این به اصلاح کار بازیگر خود می پردازد. ضیغمی در ادامه از همکاریش با بازیگران پرتقال خونی می گوید : همکاری با افرادی همچون فریبرز عرب نیا ، زیبا بروفه و حامد بهداد برایم بسیار جذاب و شیرین است . امیدوارم تلاشی که تیم بازیگران این فیلم می کنند یک خروجی خوب داشته باشد . ضیغمی از فضای کلی کار نیز برای ما می گوید : جلوی دوربین محمود کلاری ایستادن ، زیر بوم حسن زاهدی کار کردن ، روی صندلی گریم ایمان امیدواری نشستن و در دکور نازی پرتو زاده قدم زدن برای من افتخار است و من می بینم که همه این دوستان در تلاش هستند تا یک خروجی خوب را تحویل مخاطب دهند . بازیگر نقش اول پرتقال خونی از آینده این فیلم در نگاه مخاطبین خاص و عام سینما می گوید : فیلمنامه این کار یک فیلمنامه تحلیلگرایانه اجتماعی است وعوامل پشت و جلوی دوربین نشان دهنده جایگاه این اثر هستند اما سینما یک اتفاق است و هیچ چیز را نمی شود در آن پیش بینی کرد ، فقط امیدوارم با تلاشی که این دوستان در این کار انجام می دهند سر انجام خوبی داشته باشد . ضیغمی صحبت های خود را چنین به پایان می رساند : فقط امیدوارم سال خوبی در انتظار سینمای ایران باشد و ما در این سال با آثار فاخر و ارزشمند زیادی روبه رو شویم متاسفانه جشنواره سال پیش آثار قابل دفاع زیادی نداشت و آنهایی هم که مورد توجه قرار گرفتند تولیدات سال 88 نبودند من امیدوارم با توجه به استعداد های که در این سینما وجود دارد و همچنین طرح ها و قصه های جذابی که نوشته می شود تهیه کنندگان ما به سمت ساخت آثار ارزشمند و فاخر سوق داده شوند ، ما در دو دهه گذشته این نوع سینما را داشتیم اما در چند ساله اخیر نمی دانم به چه دلیلی مسیر فیلمسازی سینمای ایران تغییر کرد و به ساخت کمدی های بی محتوا روی آورد . زیبا بروفه یکی دیگر از بازیگران فیلم پرتقال خونی است او درباره نقش خود در این فیلم چنین نظری را دارد :شخصیتی که در این فیلم بازی می کنم نازی نام دارد که در واقع دوست ترمه است ، این دو دوستان بسیار نزدیکی هستند در واقع کارهای نقاشی بر عهده ترمه است و کارهای مدیریتی بر عهده نازی ضمن اینکه به جز بخش کاری در بخش زندگی خصوصی نیز بهم خیلی نزدیک هستند و رابطه من با ترمه مانند دوستانی است که مشاوره خوب به دوستان صمیمی خود می دهد . بروفه در ادامه از بازیگرام مقابل خود برای ما می گوید : در این فیلم اکثر سکانسهای من مقابل نیوشا ضیغمی و حامد بهداد بود البته یک سکانس نیز رو به روی آقای عرب نیا ایفای نقش می کنم . بروفه از هدایت سیروس الوند برای ما می گوید : خیلی خوب تنها واژه ای است که به ذهنم می آید ، کارهای جناب الوند همگی جز کارهای خوب بشمار می آیند و همه آنها توانسته اند نمره قبولی را بگیرند و فقط می توانم بگویم کار کردن با ایشان برای من لذت بخش بود . بروفه در پایان از دوری چهار ساله خود از سینما می گوید : من چهار سال به طور مطلق در هیچ کاری حاضر نشدم آخرین بازی من در فیلم احضار شدگان ساخته آرش معیریان و فیلم اکران نشده بازی خطرناک ساخته حسن هدایت بود. پیمان عباسی فیلمنامه نویس پرتقال خونی از شکل گیری هسته اولیه این فیلمنامه می گوید : ماجرا بر اساس یک داستان واقعی شکل گرفت که پیرامون من و برای یکی از دوستانم اتفاق افتاد این قصه ضمن اینکه قصه خاصی بود در سالهای اخیر تبدیل به یک اپیدمی در جامعه شده است و آن هم ارتباط عاشقانه بین یک مرد سن بالا و یک دختر کم سن و سال است ، این ماجرا هسته مرکزی قصه من بود و طبیعتاً تخیلات داستانی نیز به فیلمنامه اضافه شد و با ترکیب این دو به یک طرح واحد رسیدم . من این طرح را در اختیار آقای الوند گذاشتم و ایشان از سوژه کار خوششان آمد و قبول کردند این را به عنوان اثر بعدی خود جلوی دوربین ببرند . پیمان عباسی از سوء تفاهمی که پیرامون کارهایش صورت می گیرد انتقاد می کند : نمی دانم به چه دلیلی من را نویسنده آثار طنز می دانند در حالی که من یک فیلمنامه طنز در کارنامه ام بیشتر ندارم  آن هم فیلم توفیق اجباری ساخته آقای لطیفی است شاید این عامل بیشتر از آن ناشی شود که کارهای طنز به چشم می آیند و بیشتر دیده می شوند من سابق بر این فیلمنامه قتل آنلاین {مسعود آب پرور} و بازنویسی فیلمنامه روز سوم { محمد حسین لطیفی} را برعهده داشتم و علاقه خودم هم پرداخت به مسائل جدی است و دوست دارم به ملودرام های اجتماعی بیشتر بپردازم و کارم را اساساً با همین نوع نگاه آغاز کردم و اولین فیلمنامه ام را با نام هراس برای خانم رخشان بنی اعتماد نوشتم . عباسی از تعامل خود با سیروس الوند می گوید : دفتری چندی پیش توسط خانم ضیغمی را اندازی شد که در آن دفتر قرار بود فیلمهای ساخته شود و بنده فیلمنامه آنها را بنویسم که پرتقال خونی یکی از همان فیلمنامه ها است در همان جلسات من پیشنهاد ساخت این فیلمنامه را توسط آقای الوند دادم و آقای نشاط هم این را قبول کردند و بلافاصله همکاری شکل گرفت . عباسی درباره بازنویسی های که روی پرتقال خونی صورت گرفته چنین می گوید : سه بار فیلمنامه بازنویسی شد که دو بار اول به پیشنهاد من و مدلی بود که خودم فکر می کردم این مدل درست است ، منتها وقتی کار سر و شکل اجرای به خود گرفت و قرار شد کار کلید بخورد آقای الوند با یک سری پیشنهاد های آمدند که در بازنویسی سوم پیشنهاد های آقای الوند در فیلمنامه لحاظ شد که گاهی اوقات هم این پیشنهاد ها با سلایق من همخوانی نداشت اما باید این را باور داشت که یک فیلمنامه نویس خیلی هویت مستقلی در اجرای یک فیلم ندارد و کسی که قرار است این فیلم را به اجرا در بیاورد شخص کارگردان است و ما در نسخه سوم به مطلوب آقای الوند رسیدیم و من با سلیقه ایشان فیلمنامه را بازنویسی کردم . عباسی از آینده پرتقال خونی برای ما می گوید : زمانی که نسخه اولیه فیلمنامه شکل گرفت من برآوردم این بود که این یک اتفاق خیلی بزرگ است و قابلیت فروش عجیبی را دارد ولی الان به طور قاطع نمی توانم نظرم را بگویم ولی با عواملی که این فیلم دارد فکر می کنم در گیشه موفق خواهد بود . پیمان عباسی صحبتهای خود را اینگونه به پایان می رساند : سینما در این روزها به زعم من در حال پوست اندازی است فصل کمدی های سخیف دیگر به پایان رسیده و مردم از این فیلمها استقبال نمی کنند ، سینمای ایران یک سینمای فصلی است گاهی اوقات جمشید هاشم پور با سر تراشیده تضمین فروش بود و گاهی فیلمهای تین ایجری دهه هفتاد، من امیدوارم دوران کمدی های نازل به پایان برسد و فصل ملودارم های اجتماعی مثل کیفر و هفت دقیقه تاپاییز آغاز شود چون به نظرم از چند کار کمدی یکی می شود نان عشق و موتور هزار ولی در کارهای تلخ فرهیختگی و سلابت بیشتر دیده می شود. نازی پرتو زاده که پیش از این تجربه همکاری با الوند را در سریال خسته دلان داشت درباره طرحی صحنه پرتقال خونی چنین می گوید : طراحی صحنه این فیلم در یک بستر رئالیستی می گذرد ولی چیزی که من مد نظر داشتم بیشتر رنگهای تشکیل دهنده قاب بود، با توجه به اینکه شخصیت اصلی فیلم نقاش است{ضیغمی} من سعی کردم در طراحی این فیلم رنگ لباسها و طراحی خانه شخصیت ها به نوع تفکر آنها نزدیک باشد . پرتوزاده از همکاریش با سیروس الوند می گوید : این فیلم هفتمین کار سینمایی بنده است اگر بخواهم خیلی ویژه در مورد آقای الوند صحبت کنم باید بگویم ایشان کارگردان به شدت ریز بین و نکته سنجی هستند و در درجه دوم اعتمادی است که ایشان به تمام عوامل فیلم خود دارند مگر اینکه من بخواهم این اعتماد را زیر سوال ببرم . پرتو زاده در ادامه از همکاریش با محمود کلاری می گوید : برای من افتخار بزرگی بود که با آقای کلاری در این فیلم همکاری کردم من حتی اگر چیزی از ایشان نپرسم و فقط به تماشای کار ایشان بنشینم خود یک کلاس درس است و خوشبختانه توانسته ایم خوب با هم هماهنگ شویم و تا به امروز موردی نبوده که به مشکل بر بخوریم . طراح صحنه پرتقال خونی از ساخت و سازهای این فیلم نیز می گوید : ما دکوری را از بنیان نساختیم و به طور خاص ساخت و سازهای آنچنانی در این فیلم نداشتیم اما در برخی لوکیشنها تغییر رنگهایی را داشتیم و یا در سکانس فرهنگسرای نیاوران تمام تابلوهای نمایشگاه ترمه توسط خود ما کشیده شد این را هم باید عنوان کنم که ما در این فیلم لوکیشنهای متعددی را داشتیم و در هر لوکیشن نهایتاً سه روز می توانستیم کار کنیم و همین عامل باعث شد ما ساخت و سازهای آنچنانی در این کار نداشته باشم. حسن زاهدی صدابردار پرتقال خونی از این فیلم برای ما می گوید : این اولین همکاری بنده با آقای سیروس الوند است صدابردار کارهای ایشان آقای جهانگیر میرشکاری بودند ولی دوستی قدیمی بین من و آقای الوند برقرار بوده پس به خاطر همین مسئله وقتی ایشان پیشنهاد همکاری را به بنده دادند با کمال میل قبول کردم و تا به امروز هم خدا رو شکر مشکلی در زاه تولید این فیلم نبوده.

محمد نشاط تهیه کننده فیلم که در کارنامه کاریش آثاری همچون قرنطینه دیده می شود درباره روند تولید پرتقال خونی چنین می گوید : کار تولید در سینمای ایران کار طاقت فرسای است ، یکی از مهمترین مشکلاتی که ما الان با آن رو به رو هستیم فقدان پلاتو فیلمبرداری است، متاسفانه در کشور ما به غیر از شهرک غزالی که آن هم عموماً دست بچه های تلویزیون است مکان دیگری را برای فیلمبرداری آثار سینمایی نداریم و ما مجبور هستیم برای تامین لوکیشن های مورد نظر به مکان ها واقعی رجوع کنیم این مشکل در پرتقال خونی دو چندان شده است و ما به دلیل تعدد لوکیشنها و وسواس شخص آقای الوند تولید سختی را پشت سر می گذاریم . از لوکیشنهای اصلی این فیلم می توانم به گالری نقاشی ، رستوران سنتی ، دفتر کار و منزل شخصیت اصلی و چند کافی شاپ اشاره کرد . نشاط در ادامه به روند انتخاب بازیگران در این فیلم اشاره می کند : اصولاً انتخاب بازیگر در آثار سینمایی یکی از بخشهای اصلی روند تولید یک فیلم می باشد ، ما بارها شاهد آن بودیم که آثاری به دلیل مطلوب نبود تیم بازیگرانش در تولید متوقف شده اند و یا فیلمبرداری آنها با تاخیر روبه رو شده. هدف از انتخاب تیم بازیگران تامین کردن خواسته های کارگردان به مثابه آوردن یک بازیگر خوب و از سوی دیگر تامین کردن گیشه کار بسیار دشواری بود چون اغلب این بازیگران سر فیلمهای دیگری بودند ویا در سریال های طولانی مدت ایفای نقش می کردند که زمان بندی حضور این دوستان یکی از مشکلات بود . نشاط از همکاری ارگانهای دولتی با پروژه پرتقال خونی می گوید : این فیلم بدون کمک سازمانهای دولتی مثل بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری تهران ساخته شد و ما حتی یک ریال وام از این مراکز دریافت نکردیم البته این را هم باید اضافه کرد که ما طبق پروانه ساختی که داریم کمک های را در زمینه ابزار آلات فیلمبرداری دریافت کردیم که این شامل تمام آثار سینمایی می شود . نشاط در پاسخ به زمانبندی فیلمبرداری پرتقال خونی چنین می گوید : حدوداً شصت جلسه فیلمبرداری در نظر گرفته ایم که تا به امروز نیمی از آن به پایان رسیده و باقی سکانسها که اتفاقاً سکانسهای دشواری هستند در جلسات آینده جلوی دوربین خواهند رفت. نشاط استقبال از پرتقال خونی را در اکران عمومی چنین ارزیابی می کند : با توجه به اینکه مردم ما دارند از کمدی های سخیف فاصله می گیرند و به آثار صاحب تفکر روی می آورند بسیار امیدوارم که این فیلم در گیشه موفق شود البته حضور شخص آقای الوند ، تیم تولید و تیم بازیگران این فیلم نوید یک فیلم محترم را به مخاطبین خود می دهد . تهیه کننده پرتقال خونی از اکران این فیلم در جشنواره بیست و نهم فجر نیز می گوید : قطعاً اولین حضور پرتقال خونی در جشنواره فیلم فجر خواهد بود من فکر می کنم این فیلم با قصه و ساختاری که دارد حیف است در جشنواره شرکت نکند و مورد ارزیابی قرار نگیرد . نشاط  صحبتهای خود را چنین به پایان می برد : این روزها بحث کمدی های سخیف و فیلمهای نازل بحث داغی است من امیدوارم مسئولین سینمایی کشور از فیلمهای محترمی همچون فیلم ما حمایت کنند تا تولید چنین آثاری در کشور افزایش پیدا کند . نیوشا ضیغمی بازیگر جوان و خوش آتیه سینمای ایران از حضورش در پرتقال خونی می گوید : من در این فیلم نقش ترمه را بازی می کنم که شغلش نقاشی است و به همراه مادر پیرش زندگی تنهای را می گذراند و به نوعی تامین خرج این زندگی بر عهده ترمه است ، این دختر در طول مسیر داستان دچار بحرانی می شود که مسیر زندگی اش را تغییر می دهد .